فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

درباره بلاگ
فیستول

او ته آ رویایی است که واقعی تر از روزگار من است....

بایگانی
۲۰ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۶

جراحی1

خدا میدونم شاید دیگه صدامو نشنوی ولی اگ خط رو خط شد و اشتباهی ب گوشت رسید,

ب دل این شاهون لعنتی بنداز ب قصد جونمون سوال نداده باشه پاس شیم....

ب این مخ تعطیل منم جوابا رو دایورت کن دوباره سر امتحان ذهنم خالی نشه همه چی بپره!

خدا میدونی ک شوخی بردار نیس!

میدونی ک حداقل چار پنج تا بخش . چند تا واحد نظری ترم بعدم گرو این جراحی لعنتیه...

میدونم چشم دیدنمو نداری ولی جون عزیزت مرام بذار این ی بارم...

از من بدی کم نبوده و از تو خوبی....

خودتم میدونی ک با این استاد زبون نفهم وحشی پاس شدنم فقط از تو برمیاد...خوندن بهونه س....

سرتو درد نیارم خدا

اینجوریا....

خیلی خوبه ک اینهمه بزرگی

ب همه خوبی میکنم و ب تو بدی...

آخر همه بدی میکنن و فقط تو خوبی!

+جمله خز شهرزاد:

زندگی ب من یاد داد از هرکسی هرچیزی برمیاد!

۲۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۰۴

قهوه بوسیدنی!

نصف قهوه ات را که خوردى؛
بیا فنجان هایمان را عوض کنیم...!

در کافه هاى شهر،
نمى شود یکدیگر را بوسید...


#حسین_محبى

۱۹ آبان ۹۵ ، ۰۲:۴۷

someone like you

شارژ لب تابم ت شد:|

+

Nevermind, I’ll find someone like you​
اشکالی نداره ، یکی مثله تورو پیدا میکنم
I wish nothing but the best for you too​
من هیچ ارزویی ندارم فقط بهترین هارو برای تو میخوام
Don’t forget me, I beg, I remember you said​
منو از یاد نبر، التماس میکنم ، یادمه که گفتی:
Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead”​
یه وقتایی عشق همیشه باقی میمونه و بعضی وقت ها هم برعکس،باعث آسیب میشه
Sometimes it lasts in love but sometimes it hurts instead, yeah.​
یه وقتایی عشق همیشه باقی میمونه و بعضی وقت ها هم برعکس،باعث آسیب میشه.آره

این ی جور بی حوصله نوشته

ی خسته نوشت

ب ی حس و انگیزه ی قشنگ جهت ادامه ی زندگی نیازمندیم!

اینجا زیادی همه چی حساب کتابی شده...

ب ی حس بی شیله پیله...

ی محبت از ته دل نیازمندیم!

ب ی آدم ک دوتا گوش شنیدن داشته باشه....

ب ی حس خوب مثل پیدا کردن اشتراکات

ب ی چیزی غیر از حس تکراری بودن!

ی خوشحالی ک تهش ب قهر و دعوا نکشه....

ی خنده ک تهش غم نباشه...

ی روز خوش ک شبش هم آروم باشه...

ب ی دوست داشته شدن نیازمندیم!

+ ن ک دست خودم باشه

این اصل من نیس!

نمیتونم نقش بازی کنم....نمیتونم

بی حوصلگی هام...

و اینکه دستم ب کار نمیره....

دل خوش! دل خوش!

+ وقتی دگ نمیتونم حتا با توام مثل قبل باشم...

+هق هق هق

کجاها را به دنبالت بگردم؟
شهرِ خالی را ؟!
دلم اتگار باور کرده آن عشق خیالی را

نسیمی نیست ابری نیست، یعنی؛ نیستی در شهر
تو در شهری اگر باران بگیرد این حوالی را

مرا در حسرت نارنجزارانت رها کردی
چراغان کن شبِ این عصرهای پرتقالی را

اناری از لبِ دیوارِ باغت سرخ میخندد
بگیر از من، بگیر این دست های لاابالی را

شبی دست از سرم بردار و سر بر شانه ام بگذار
بکش بر سینه این دیوانه ی حالی به حالی را

نسیمی هست ابری هست ...
اما نیستی در شهر
دلم بیهوده میگردد خیابان های خالی را ...!

#اصغر_معاذی

۲۴ مهر ۹۵ ، ۱۵:۵۳

در دلم چیزی هست:)

در دلم چیزی هست
مثل یک بیشه ی نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم، که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه
دورها آوایی ست، که مرا می خواند …

  #سهراب_سپهری

۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۶:۵۹

اهلی شدن

روباه گفت سلام ..
شازده کوچولو سر برگرداند و مودبانه جواب سلام روباه را  داد.
شازده کوچولو :تو کی هستی؟ چه خوشگلی ! 
روباه : من روباه هستم.
شازده کوچولو : بیا بازی کنیم
روباه : نمیتونم  ! کسی مرا اهلی نکرده ! 
شازده کوچولو :اهلی کردن یعنی چه؟؟
روباه :یعنی علاقه ایجاد کردن. سپس روباه مدت زیادی به شازده کوچولو نگاه کرد آخر 
گفت بی زحمت مرا اهلی کن هیچ چیز را تا اهلی نکنی نمی توانی بشناسی.
روباه توضیح داد:اول کمی دور از من بنشین من از گوشه ی چشم به تو نگاه خواهم 
کردوتوهیچ حرفی نخواهی زد چون زبان سرچشمه سوء تفاهم است !  وهر روز قدری جلوتر بیا 
...
فردا شازده کوچولو آمد.
روباه گفت :اگر هر روز ساعت چهار بیایی من از ساعت سه به بعد کم کم خوشحال خواهم شد 
و سر ساعت چهار نگران و هیجان زده خواهم شد وآن وقت به ارزش خوشبختی پی خواهم برد!
بدین گونه شازده کوچولو روباه را اهلی کرد ...
و همین که ساعت وداع رسید...
روباه گفت :من خواهم گریست .
شازده کوچولو گفت :گناه از خود توست. تو خود خواستی تو را اهلی کنم !
روباه گفت درسته ولی من باز گریه خواهم کرد ولی راز خود را به تو خواهم گفت.
بدان که جز با چشم دل نمی توان خوب دید .
آنچه اصل است از دیده  پنهان است !
و این حقیقت را فراموش نکن تو هر چه را اهلی کنی 
همیشه مسئول آن خواهی بود.

بعد چارسال زندگی تو خوابگا  هنوز ب خودخواهی و بی معرفتی خیلی ها عادت نکردم!

آدمایی ک مث چی رنگ عوض میکنن و هرروز بنا ب حال و نیازشون باهات ی جورن...

البته شایدم حق دارم! این چیزا عادت کردن نداره!

شاید فقط باید خودم ب ی همچین آدمی تبدیل شم ک انقدر اذیت نشم...

برای چنین آدمای خودخواهی فقط زندگی با یکی مثل خودشون خوبه!

تف تو روی دنیا

+باز من مسخره نتونستم اشکامو کنترل کنم...

نهایت هنرم جلوگیری از ریختنشون بود:|

خااااااااااااااااااااااااااک

+سوءتفاهم. هه

بس ک خری عزیزم

هرکی دلش میخواد ازت سواری میگیره و میره

۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۴:۵۵

تکه های خوش بختی

دو روز است ک وقتی صبح برای دانشگاه رفتن بیدار می شوم با پیامکی ب لطافت باران و عطر دوستی روبرو میشوم...

حس میکنم هرچند آدم ها حس کنند دارند در جهنم بی عاطفگی زندگی می کنند, باز هم گاهی میتوانند تکه هایی از خوشبختی را ببینند!

زیباترین چیز ها و کارها برای من آنهایی هستند ک حس کنم طرف مقابلم هییییچ دین و بدهی ای ب من نداشته و کاری برایم انجام داده!

مثل دوستی ک بعد از چهار سال دوری هنوز یادش هست ک تولدم را تبریک بگوید! هنوز برایش مهم است ک خودش را کشان کشان ب من برساند ک کادویم را بدهد هرچند من سالها باشد ک نتوانسته باشم ببینمش و برای تولدش کادویی بخرم!

مثل کسی ک علارقم تمام محبت هایش همیشه با روش مسخره خودم از او دوری کرده ام و نتوانسته ام باورش کنم اما او تنها کسی است ک یادش هست امروز تولد من است و تبریک میگوید!!! و جالب است ک تبریک او باعث میشود دوست مثلا صمیمی سه ساله ام جا بخورد ک عجب! تولدت امروز بود!

کادو هایی ک بوی جبران میدهند تهوع آورند.... و تولد گرفتن هایی ک توی رودروایسی و..... برگزار میشوند منزجر کننده!

و من همیشه تبریک آدمها برایم مهم تر بوده تا کادوهایشان!

برایم مهم بوده ک چ کسی راس 12 یادش هست مرا! چرا ک خودم همیشه نسبت ب عزیزانم اینگونه بوده ام...

و حاضرم قسم بخورم ک تبریکش هزاران برابر با ارزش تر از کادویش بود!

بعضی آدم ها جنسشان مهربانی ست! و این دست خودشان نیست!!!

هرچند هرگز دوست نداشته ام انقدر بی مهابا محبتم را ب پای دیگران بریزم و درواقع من اصلا آدم این کار نیستم!

اما زهرا انگار گلش را با محبت سرشته اند!

+ کادو یعنی یک کتاب از شاعری ک سالهاست عاشق شعر هایش هستی و هیچ وقت نشده کتابش را بخری!

یعنی کسی بفهمد تو را! و بداند چ چیز بیشتر از همه حال تورا خوب میکند!

تو تنها کسی بوده ای در تمام این سالها ک همیشه برای تولدش با تمام وجودکادو خریده ام و هرگز در ذهنم آشفتگی نبوده!حس جبران نبوده! وقتی برای تو کادو میخرم اصلا قیمتش برایم مهم نیست! چ کم باشد چ زیاد! فقط کافیست ب دلم بنشیند....

و تنها کسی بوده ای ک هیچوقت حس نکرده ام کادوهایت بوی تعفن جبران بدهند! و همیشه ب دلم نشسته اند....

+ بقول تو خداروشکر بابت نعمتای همین چند روزه!

۱۵ مهر ۹۵ ، ۰۰:۰۰

انگار ن!

گفته بودم بی تو میمیرم ولی اینبار نه

گفته بودی عاشقم هستی ولی انگار نه

هر چه گویی دوستت دارم به جز تکرار نیست

خو نمی گیرم به این تکرار طوطی وار نه

تا که پابندت شوم از خویش میرانی مرا

دوست دارم همدمت باشم ولی سربار نه

قصد رفتن کرده ای تا باز هم گویم بمان

بار دیگر می کنم خواهش ولی اصرار نه

گه مرا پس میزنی گه باز پیشم میکشی

آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار نه

.

.

.

+ :/