۱۳ آبان ۹۵ ، ۰۱:۱۰
من و ی قلب سرد! با رنگ و روی زرد!
این ی جور بی حوصله نوشته
ی خسته نوشت
ب ی حس و انگیزه ی قشنگ جهت ادامه ی زندگی نیازمندیم!
اینجا زیادی همه چی حساب کتابی شده...
ب ی حس بی شیله پیله...
ی محبت از ته دل نیازمندیم!
ب ی آدم ک دوتا گوش شنیدن داشته باشه....
ب ی حس خوب مثل پیدا کردن اشتراکات
ب ی چیزی غیر از حس تکراری بودن!
ی خوشحالی ک تهش ب قهر و دعوا نکشه....
ی خنده ک تهش غم نباشه...
ی روز خوش ک شبش هم آروم باشه...
ب ی دوست داشته شدن نیازمندیم!
+ ن ک دست خودم باشه
این اصل من نیس!
نمیتونم نقش بازی کنم....نمیتونم
بی حوصلگی هام...
و اینکه دستم ب کار نمیره....
دل خوش! دل خوش!
+ وقتی دگ نمیتونم حتا با توام مثل قبل باشم...
+هق هق هق
۹۵/۰۸/۱۳