کاری که دوستش نداری برای کسی که دوستش داری
نیاز دارم خیلی کتاب بخونم
خیلی تحلیل و بحث بشنوم
همه چیز قاطی پاتی شده این روزا انگار
دنیا طبق قاعده جلو نمیره
ماهم که کلا رو هوا معلقیم
حتا زندگیشخصیم الان رو هوا مونده!
مهدی همه ش تو فکر و درحال تقلا که بتونه بره تو شغلی که میخواد
من همش تو فکر و استرس بیماری و کار
و عروسی ای که نمیدونم اصلا میشه گرفت؟ و کی میشه؟
و بدتر از همه شهر محل زندگی که الان موندیم با این شرایط چه کنیم؟
دلم نمیخواد با هیچکدوم از دوستام درد و دل کنم
مهدیازم انتظار داره از رابطه سیاسی دوست صمیمیم برای کارش استفاده کنم و من واقعا دوست ندارم این کارو انجام بدم. هرگز نمیخوام رو بزنم و اون بگه و دوستیمون از بین بره....
اما مهدی رو هم دوست دارم و وقتی میبینم خودش همه تلاشش رو کرده این ۷ ۸ ماه و نشده فکر میکنم که اگر منم جای اون بودم انتظار داشتم همسرم تلاش کنه برای من....