خیلی عمیق افتادم دنبال پیدا کردن دلایل افسردگی که حس میکنم پیدا کردم
تا الان به چند تا دلیل مهم جسمی و روحی رسیدم
قبل ۱. از دست دادن ارتباطات معنوی و بشدت کمرنگ شدن این بعد
۱. کمبود ویتامین D
۲. مصرف قرص های هورمونی
۳. منظم ورزش نکردن
۴. افتادن توی یه دور باطل تکراری*
۵. دوری و دلتنگی
۶. خونه نشینی طولانی مدت
۷. گیر افتادن توی تله ها و طرحواره های شخصیتم
۸. دنبال نکردن اهداف و برنامه هام بصورت جدی
۹. رعایت نکردن یه نظم خاص و بی برنامگی
۱۰. توالی اتفاقات ناراحت کننده
۱۱. تنهایی های طولانی مدت (کاهش بازدید هم خانواده هم دوستان)
۱۲. شروع کار جدید و روبرو شدن با استرس های بزرگ و احساس نداشتن مهارت کافی
۱۳. شاید عجیب باشه اما دوست داشتن افسردگی!! چون باعث میشه هی به خودم بگم اشکال نداره فلان جورم خب افسرده ام! اشکال نداره شروع نمیکنم خب افسرده ام!
* یه سری کارها هست که چند ماهه دارم هی انجام میدم و به نتیجه نمیرسه. یه سیکل معیوب که هی دوباره از اول شروع میکنم به انجام دادنشون و باز انجام نمیشه و تکرار میشن
+ باشهقبول! اصلا به جاهایی استعداد نداری! یه چیزایی دست خودت نیست! کارت افتاده دست بقیه
ولی سهم تو چیه؟ چرا از قسمتی که دست خودته شروع نمیکنی به عوض کردن شرایط؟
#نمیتونی جلوی افسر خوب باشی؟ فرصتی بهت نمیده؟ خب انقدر تلاش کن و مهارتت رو بالا ببر که بتونی تو هرشرایطی مورد قبول باشی!
#بخاطر طولانی شدن کار یه مریض یا شایدم بی فکری کردنت توی حرف زدن با نرس مدیر کلینیک بهت بی اعتماد شده؟ خب برو یه جای دیگه رو پیدا کن! انقدر بگرد تا جای مناسبت رو پیدا کنی و اشتباهاتت رو تکرار نکنی!
#آتلیه جواب نمیده؟ نیست؟ خب یه یادآور بذار که هر چند روز بصورت منظم زنگ بزنی پیگیری کنی!
#مهارت عملی کافی نداری؟ و فرصت تمرینی نداری چون کلینیک نرفتی؟ خب شروع کن به تقویت بعد علمی! عملی هم به جاش. علاوه بر این که میدونی قطعا تاثیر گذاره روی مهارتت
#مجبوری شرایط سخت و دوری رو تحمل کنی؟ خب از این فرصت برای ایجاد محبت بیشتر استفاده کن!! کلی کار هست که فقط توی این شرایط میشه انجام داد!! علاوه بر اینکه الان یه فرصت طلایی برای انجام کارهات داری چون وقتت دست خودته تقریبا
#بخاطر این قرصای لعنتی حالت آشفته س و تعادل نداری؟ خب ورزش کن تا حداقل بدنت روی ریتم باشه و آرامش پیدا کنه اینجوری!
#از بعد معنویت ناراضی هستی؟ خب فقط اون کاری رو انجام بده که حالت رو بد نمیکنه! و البته خودت رو مجبور کن یه اون کارایی که مطمئنی برات نیازه
+ بشدت در فکر هستم واسه کادوی تولد مهدی
میخواستم اون ساعت آنچنانی رو براش بخرم که متاسفانه با این شرایط اقتصادی کنسلش کردم :( نه درآمد دارم و نه بعد از اون ضرر مالی که دراثر دوباره خریدن حلقه بهم وارد شد دیگه دست و دلم میره
تو فکرم که هدفون بخرم یا نه؟
خوشحال میشه یا ناراحت؟
این هزینه زیادی که باید بکنم کار درستیه؟
فعلا دو تا کتاب براش خریدم تا درباره هدفون تصمیم بگیرم...
علاوه بر اون تو فکر یه سوپرایز هستم. شاید بهتر باشه بقیه هزینه رو صرف سوپرایز کنم و خرید هدفون رو بذارم واسه مناسبت بعدی! تا یه وقت مجبور نشه برام همینجوری جبران کنه و توی مضیقه قرار بگیره