وقتی ۱۱ ساعت مداوم سرکار بودم ولی خسته نمیشدم!
اولین باری که خارج از دانشگاه روکش کار کردم
اولین باری که از پین استفاده کردم و یه ریشه شکسته رو به شکل دندون بیلدآپ کردم اونم دندون ۱ ! یه ونیر تمام عیار. دقیقا از هیچی یه تاج قشنگ ساختم و اندو عالیش کار خودم بود. (گرچه فرکچر هم دست گلخودم بود)
دوتا اندو همزمان توی دو سمت انجام دادم درحالی که منتظر بودم بی حسی پایین بگیره
خیلی با جرات سمت اندو ۶ و روکشش رفتم
اینا همه تجربه های کوچولو کوچولویی هستن که باعث شدن من دیروز احساس تجربه ی اوج رو داشته باشم.
وقتی دیدم اون مطب رویایی که تو استوری فلانی دیدم مال همون دختر یه ورودی بالاتر از خودمه که فقط نترسیده و جسارت داشته توی کارش! که وقتی باهاش صحبت کردم اصلا حس نکردم از من بهتر باشه فقط توی چشماش جسارتی رو دیدم که مدام تو وجودم دارم سرکوبش میکنم که مبادا گندی بزنم!
که دستیارم منو از کیس های سخت میترسونه! یا مثلا هربار منو از کشیدن دندونای سخت منصرف میکنه.
ولی من باید انجام بدم! من باید بتونم!
وقتی به اطفال علاقه دارم از ترس Manage سخت نباید بیخیالش بشم!
هرکاری میکنم یه تجربه عالیه و اگر هدفمند انجام بدم و ازشون استفاده کنم میشم همونی که میخوام.
همیشه اوج رو تجربه کن ساحل عزیزم