۲۵ دفتر از عمرم نوشته شد! چند تا دفتر برام مونده؟
+ سه روز پیش تولدم بود:) تولدم مبارک!
+ باز دوباره شوخی کردم و باز ناراحت شد! ولی دیگه بیشتر از یه بار عذرخواهی نمیکنم:/
ولی شاید دیگه از این شوخی ها نکنم باهاش
واقعا باور کرده بود که لبامو تزریق کردم :))) عزیزدلم😍 یادم می مونه که با اینکه میدونستم انقدر بدش میاد وقتی فکر کرد بدون اطلاعش حتا تزریق کردم نه عصبانیتش رو نشون داد نه گفت زشت شدی و تو ذوقم زد نه صدتا حرف دیگه! فقط گفت چرا ماده شیمیایی رو به پوستت تزریق کردی خودتو اذیت کردی؟ نیازی به این کار نبود و ازین حرفا....
آخه تحسین کردن نداره این اخلاقش؟
+ من که بالاخره لبمو تزریق میکنم یه بارم شده هرچند قبلش موافقتش رو میگیرم. فعلا که لبامون زیر ماسکه! رژ نازنینم پخش شد امروز زیر ماسک و فقط خودم میدونستم چه کردم اون زیر😂 هنوز نفهمیدم چرا رژ میزنم زیر ماسک میرم سرکار
+ هروقت ناراحت میشه میگه بخوابیم. یا بخواب دیگه
این رول رو من باید تو رابطه بازی کنم! جر زنی محسوب میشه!
تولدت مبارک :))))))))