همه ش فکر میکنم که چرا وقتی اینهمه آدم بدون فکر کردن ازدواج میکنن و خیلی هاشون هم مشکلی براشون پیش نمیاد،
ولی ما که انقدر وقت گذاشتیم، مطالعه کردیم، مشاوره رفتیم و... باز مسائلی به این بزرگی بینمون هست؟!
هنوز نمیفهمم کسی رو که اول تا آخر آشنایی تا ازدواجش یک ماه یا نهایت دوماه میشه! آخه چطور میتونن؟! اونا خوشبختن و من دارم سخت میگیرم؟
اگه به من بود دوست داشتم حداقل چند ماه هم خونه باشیم ببینم چقدر باهم کنار میایم. اما افسوس که اینجا نمیشه...
شنیدم یکی از اولین دیدارشون تا عقد ۱۰ روز طول کشیده! مگه میشه؟!
شنیدم یکی ۱۵ سالگی عقد کرده و با گوشی مامانش با نامزدش چت میکنه! گاهی هم مامانش جای اون با شوهرش حرف میزنه و کلا اشتراکی زندگی میکنن! مفهوم زندگی خصوصی مشترک کجاست؟
شاید من خیلی کمال گرا هستم... همه چیز رو در بهترین حالت میخوام!
ولی هیچوقت همه چیز تو بهترین حالتش قرار نخواهد گرفت...
+ با این که تو فرهنگ ما خیلی دور از ذهن و نادرسته ولی من خیلی خوشحالم که قراره قبل ازدواج حداقل چند روزی کنار هم باشیم... گرچه فرصت هم خونه شدن نداریم ولی چند روز زندگی کنار هم بهتر از ازدواج معمولیه
+ من از عمد خواستم بهش استرس وارد کنم و آزارش بدم که به خودش بیاد! و اونم دقیقا با اون پیام همین کار رو با من کرد....
چیزی که بقیه درباره اون به من میگن یه شوهر خودخواه و زورگواِ که با محدودیت هایی که قراره ایجاد کنه بهم ظلم میکنه...
چیزی که من میبینم یه آدم شدیدا منطقیه که نمیخواد از رویاهاش دست بکشه اونم بدون دلیل قانع کننده از طرف من... برام مهم بود خیلی محکم بگم نمیام خارج از ایران زندگی کنیم که گفتم. بدتر از این نمیتونستیم باهم بحث کنیم. درخودخواهانه ترین حالت!
+اعتقاد داره من متعصبم چون هنوز امید دارم که یه چیزی از این حکومت دربیاد! چون هنوز فکر میکنم میشه نجاتش داد... چون برخلاف اون فکر نمیکنم که همه گل و بلبل ان فقط ایران ظلم میشه...
دوست داشتن و منطق میتونه آینده ما رو از این اختلاف فکری نجات بده؟!
امید من و نا امیدی اون کار دستمون میده؟
+گاهی فکر میکنم حق با مهدی اِ... اگه بحث آرمان ها رو بذارم کنار و وابستگی به خانواده رو هم در نظر نگیرم اینجا ارزش موندن نداره!
ولی آخه هرکس که تواناییش رو داشته داره میره. کی می مونه اینجا بجز یک سری آدم ضعیف و فقیر؟ چی به سرشون میاد با این حجم از فساد و ظلم؟ کی قراره نجاتشون بده؟
مهدی میگه این آرمان هات پوچن... میگه هیچوقت اینجا محقق نمیشن... میگه ظلم بیشتر از اونیه که بشه نابودش کنیم...
ولی بنظر من همه جای دنیا آسمون همین رنگه! کی به قدرت میرسه و ظلم نمیکنه؟ که به پول میرسه و سرمایه داری نمیکنه؟ مگه دعوای جهان جز سر پول و قدرت بوده؟
کی قراره جهان به جایی برسه که نذاره مورد ظلم قرار بگیره؟!
اون روز کی میرسه؟