۰۷ خرداد ۹۹ ، ۰۴:۰۰
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟
دلم و منطقم میگه ساده ترین حالت رو برگزار کن
همه میگن فداکاری الکی نکن. بیجاست
استرس و فشار روی مهدی مهم تره یا حرف بقیه؟
اما نکته ای که امشب یاد گرفتم این بود که از طرف خودم نگم اینک نمیخوام اونو نمیخوام!
چون انگشتر نشونی که مهریه م بود کنسل کردم ولی دلم نمیاد چیزی به جاش بگیرم و یکسری غر باید تحمل کنم....
کاش منم مثل اون سرکار رفته بودم و میتونستم یه جاهایی از خودم مایه بذارم...
اینکه من میخوام یه حلقه سنگین ولی ساده بردارم بدون انگشتر نشون چرا انقدر باعث حرف و حدیث شده؟
+ خوابم نمیبره شب ها و بشدت در آرزوی خواب شب هستم:(
ساعت ها غلت زدن در تخت خواب و بیخوابی...
+ ممنون که خودتون یادم میندازید... ممنون که با تمام بی کفایتی من حواستون بهم هست...
این رشته به مو هم برسه نباید پاره بشه...
چون شما هم هوامو دارید!
۹۹/۰۳/۰۷