فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

درباره بلاگ
فیستول

او ته آ رویایی است که واقعی تر از روزگار من است....

بایگانی
۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۴۵

ریشه یابی

هی دوست دارم بشینم گریه کنم ولی تا شرایط رو مهیا میکنم یهو یه فکر بهتر به ذهنم میرسه اونم اینکه بفهمم چرا ناراحتم و بعد از حل کردنش تو ذهنم دیگه گریه م نمیاد:/

دلم واسه گریه کردن تنگ شده...خیلی وقته گریه نکردم درست و حسابی

مثل دیشب که فکر کردم و ریشه حال بدم رو پیدا کردم که ترس از دست دادن بود و ریشه ی این ترس چی بود؟ اون اختلافات و دوره ی تلخی که فشار روم بود و خانواده روی اون خواستگاره اصرار داشتن و از مهدی دلسرد شده بود...

ریشه ی نگرانیم از خواستگار هم همون خوابی بود که دیده بودم!

و ته همه اینا اینه که من خیلی سخت مهدی رو قبول کردم و صدجور سنجیدمش... حالا بهش دلبستگی شدید پیدا کردم و واقعا برام سخته فکر کنم که بخوام کنارش بذارم و همه چیز تموم بشه!

همه اینا شاید کوچیک بنظر برسه اما وقتی آدم دچار دلتنگی میشه دنبال بهونه س دلش فقط...

من هربار که مستر ق پیگیری میکرد ببینه به کجا رسیدیم استرس میگرفتم حتا!

پس بعد از اینهمه فکر دیگه دلیلی واسه ناراحتی ندیدم و ادامه فرندز رو نگاه کردم و خندیدم:)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۰۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">