زیر خاکستر
بالاخره تونستیم با همکاری هم این آتش اختلافی که شعله ور شده بود رو خاموش کنیم اما بنظر من از بین نرفته و فقط زیر خاکستره
مطمئنم اون فکر میکنه که خیلی تلاش کرده و خیلی کوتاه اومده...
گرچه واقعا هم خیلی اذیت شده و حق داره،
فکر میکنم حس بدم همش بخاطر اعتماد به نفس نداشتمه. همش فکر میکنم یعنی الان از من دلخوره؟ الان ناراحته؟ الان عصبانیه؟ هنوز منو دوست داره؟ چقدر دوست داره؟ و هزارتا سوال مسخره ی دیگه
هنوز بشدت سرد برخورد میکنیم و این اذیتم میکنه. حس میکنم از آخرین باری ک ابراز علاقه کرده سالها میگذره!
مشکل بزرگتر اینه که نمیدونم اصلا درسته که وارد فاز احساسات بشیم؟ اگر تکلیفم با خودم مشخص بود کاری نداشت برام که درستش کنم. اما من هنوز توی شک موندم. احساس بیشتر با من چه میکنه؟
امشب دوباره از واژه ای استفاده کرد که توی اولین پیامک بهم گفته بود. بانو!
یعنی باید دوباره از اول شروع کنیم تا یخ بینمون بشکنه؟ :)))