فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

درباره بلاگ
فیستول

او ته آ رویایی است که واقعی تر از روزگار من است....

بایگانی
۰۲ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۳۷

پریشان خاطری

گفتم زنگ بزنه حرف بزنیم

چند تا سوال مهم داشتم ک نتیجه ی بحثامون شد این:

۱. از نظر اون این اختلاف انقدر زیاده ک حتما باید روابط محدود بشن ک بشه کنترلش کرد

۲.از من میخواد انتظار نداشته باشم همیشه همراهیم کنه تو مهمونی خانوادگی

۳.میگه احترام رو نگه میداره و منم گفتم این برام مهمه

۴.خواستم درباره گذشت و انعطاف پذیری حرف بزنم ک نفهمید چی میگم اصلا

۵.استفاده از مشاوره رو رد نکرد درباره این ولی نمیدونم چقدر استقبال کنه

۶.من الان باید بین مهدی و روابط عمیق و زیاد با خانوادم یکی رو انتخاب کنم....

من باید چکار کنم؟ دارم تمام تلاشمو میکنم ک بخاطر حسی ک بهش دارم اشتباه نکنم. چند روزه حتا ب عکسش نگاه نکردم..خودمو از هر حسی خالی کردم...

من میدونم ک با خانوادم اوکی نیست ولی اون همه معیارای قبلو چکار کنم؟؟

چه فکر پریشونی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۰۲

نظرات  (۳)

خانواده همیشه مهمترین چیز زندگیمونه

یادت نره

همیشه

پاسخ:
من خانواده اولویت اولمه
ولی آدم یه جایی باید خودش یه خانواده تشکیل بده بالاخره

مورد ٢ رو فکر کنم اکثر پسرا این انتظارو دارن

پاسخ:
اینکه حوصله نداشته باشه عجیب نیست. اینکه هنوز شروع نکرده نمیخواد باشه بده
چه دنیای متفاوتی دارید

اتفاقا منم دقیقا شروع نکرده نمی خوام باشه :|

پاسخ:
چه جالب. محدودیت ارتباط بد نیست بشرطی که هردو طرف اینو دوست داشته باشن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">