فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

درباره بلاگ
فیستول

او ته آ رویایی است که واقعی تر از روزگار من است....

بایگانی
۱۵ اسفند ۹۸ ، ۰۵:۳۰

بچمو میخوام

خواب دیدم حامله ام اما نه بچه ای ک حاصل از ازدواجم باشه. بلکه درواقع یه جورایی حالت رحم اجاره ای داشت ولی بچه سه والدی می شد... دو والد دیگه هم دوستم و شوهرش بودن! بماند ک تو خواب من شوهرش کی بود...

از طریق آی وی اف باردار شده بودم خلاصه:/

حرکات بچه رو توی شکمم حس میکردم و خیلی حس بد و عجیبی بود! ماه آخر بودم انگار و همونجوری ک تو مهمونی نشسته بودم حس کردم بچه انگار سرش و دستش جوریه زیر لباسم ک انگار تو بغلمه! و یهو وحشت کردم و فهمیدم که بله! بیبی ایز کامینگ!! و خلاصه همون وسط مامانم اومد کمکم محکم بغلش کردم و میترسیدم ولی تا اون اومد پوزیشن زایمان رو برام درست کنه بچه م به سادگی داشت به دنیا میومد! خیلی راحت!

و البته تو این مرحله از خواب پریدم....

یک دقیقه ب اذان صبح بود

نوشتم ک یادم نره

تعبیرای متفاوتی نوشتن بعضیاش بشدت ترسناک بعضیا شدیدا خوب

دیشب خیلی نگران اوضاعم با مهدی بودم... اینکه گفت ۵ فروردین تازه پیک بیماری هست و احتمالا تا بعد عید یا حتا اردیبهشت نمیتونیم عقد کنیم....

الان حالم بده و دلم میخواد مثل توی خواب مامانمو بغل کنم... اما خوابه دلم نمیاد بیدارش کنم

خدایا خوابمو خیر کن

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">