بچمو میخوام
خواب دیدم حامله ام اما نه بچه ای ک حاصل از ازدواجم باشه. بلکه درواقع یه جورایی حالت رحم اجاره ای داشت ولی بچه سه والدی می شد... دو والد دیگه هم دوستم و شوهرش بودن! بماند ک تو خواب من شوهرش کی بود...
از طریق آی وی اف باردار شده بودم خلاصه:/
حرکات بچه رو توی شکمم حس میکردم و خیلی حس بد و عجیبی بود! ماه آخر بودم انگار و همونجوری ک تو مهمونی نشسته بودم حس کردم بچه انگار سرش و دستش جوریه زیر لباسم ک انگار تو بغلمه! و یهو وحشت کردم و فهمیدم که بله! بیبی ایز کامینگ!! و خلاصه همون وسط مامانم اومد کمکم محکم بغلش کردم و میترسیدم ولی تا اون اومد پوزیشن زایمان رو برام درست کنه بچه م به سادگی داشت به دنیا میومد! خیلی راحت!
و البته تو این مرحله از خواب پریدم....
یک دقیقه ب اذان صبح بود
نوشتم ک یادم نره
تعبیرای متفاوتی نوشتن بعضیاش بشدت ترسناک بعضیا شدیدا خوب
دیشب خیلی نگران اوضاعم با مهدی بودم... اینکه گفت ۵ فروردین تازه پیک بیماری هست و احتمالا تا بعد عید یا حتا اردیبهشت نمیتونیم عقد کنیم....
الان حالم بده و دلم میخواد مثل توی خواب مامانمو بغل کنم... اما خوابه دلم نمیاد بیدارش کنم
خدایا خوابمو خیر کن