فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

درباره بلاگ
فیستول

او ته آ رویایی است که واقعی تر از روزگار من است....

بایگانی
۱۶ آذر ۹۸ ، ۱۳:۲۳

خدایا صبر بده

چشمامو که باز کردم برای هزارمین بار فهمیدم ک دگ نمیخوام با پدر و مادرم زندگی کنم...

هرچقدر خوب....هرچقدر دلسوز....هرچقدر مهربون....

من دیگه ن می تو نم!

مسخرس ک اجازه ندارم مستقل زندگی کنم....

باید طرح برم یه جای خیلی دور

تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۹/۱۶

نظرات  (۲)

وای من دقیقااا همین بودم

طرحم رو هم رفتم یه جای دور:))))

و کاملا پیشنهاد میکنم که همین کارو کنی

پاسخ:
مشکلم اینه ک با خانواده مطرح کردم و مامانم گفت بریم!
یعنی با من میخواد بیاد!! 
بعد ک بیشتر فکر کرد دید جور نمیشه گفت نباید بری.
۶ سال تهران مستقل زندگی کردم و الان ک انتظار دارن درباره همه چیز حتی خوابم پاسخگو باشم آزارم میده...
شایدم واقعا تصمیمو گرفتم ک برم ی جای دووووور.هرچند مخالفن

 اگه خودت رو بندازی یه جای دور، کسی کاری نمیتونه کنه

پاسخ:
وایه خانواده من دور وجود نداره😂
مطمئنم میان یا مجبور میشم تند تند بیام
اخه شخصیت مسخره خودمم احساسیه. همون اتفاقی میفته که این ۶ سال افتاد! هی دلتنگی درست میشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">