دوباره امشبم بیدارم:/ چرااااا؟؟؟
از کنارش رد شدم و بدون توجه عبور کردم اما کمی جلوتر ایستادم و رومو برگردوندم عقب! شاید کار درست این بود ک بجای من اون زیر چترم میبود. مردد بودم ک قبول کنن یا نه پس ب مسیرم ادامه دادم اما دوباره ایستادم. امتحانش ضرر نداشت! من عاشق این موجودات لعنتی هستم!!
به سمتشون رفتم و چترم گرفتم روی سرش. با تعجب نگاهم کرد بعد خیلی سرکشانه دوید جلوتر که زیر چتر نباشه و فقط لبخند مادرش بود و تشکری ک نصیبم شد. خندیدم و کمی فاصله گرفتم.دوباره اومد و دست مامانش رو گرفت. این بار خودم رو بیخیال شدم و چترو روی سر اون دوتا گرفتم اما باز داستان تکرار شد با این تفاوت ک دیگه برنگشت! شیطون دوست داشتنی! حتما دویدن توی بارون براش خیلی لذت بخش بود. میخندید و توی پیاده رو این ور و اون ور میرفت. ولی من زیرچترم موندم. شاید چون اولین بار بود ک موفق شدم ازش استفاده کنم.شایدم چون کودکانگی وجودم کم شده. اما اون پسربچه تخس دوست داشتنی روزمو قشنگ تر کرد!
+ کی فکرشو میکردم ک توی یک هفته نظرم راجع ب اطفال عوض بشه و حالا هرروز با کلی شوق برم دانشگا؟؟
کی فکرشو میکردم ک حتا دلم برای مریضای کوچولوم تنگ بشه!! حتا اون غیر همکارا! اون جیغ جیغو ها!
+ امشب هم بیدار موندم و ارائه درست کردم... هرچقدر هم مقابله میکنم نمیشه! دوساعت پیش ارائه م کامل شد پس چرا نخوابیدم؟؟
شاید اگر برنامه ریزی کنم خوابم درست بشه.
+ ووووییییی امیر علی عزیزم با اون همه اطلاعات و زبان علمی بچگانه ش فردا میاد. امیدوارن درمقابل بی حسی هم آروم باشه..
+ دلم حتا هوای کله کچل سهیل رو کرد با اینکه هربار دستم میخوره ب سرش از کچلیش چندشم میشه. ایییییی. اخه تو چقد مظلومی کوچک خان؟!
+امروز روز خوبی بود چون اندو۳ هم با یک مولر اضافی تموم شد. خداروشکر.
++ زاویه عکس تو اندو حرف اولو میزنه!! ی اندو خوب ممکنه افتضاح ب نظر برسه و برعکس! راستی! ام بی تو کی بودی تووووو؟؟؟