۱۵ فروردين ۹۷ ، ۰۲:۱۲
تلخِ شیرین
فکر نمیکردم بغضم بگیره ولی وقتی داشتم با خنده و شوخی میگفتم ک این آخرین شب بخیری هست ک توی خونه خودمون ازم میشنوی انقدر هجومش ناگهانی و شدید بود ک نمیتونستم حتا ی کلمه دیگه بگم... و انگار متوجه تغییر حالتم شدی ک با دقت نگاهم کردی و خواستی تکرار کنم...
هم تلخه هم شیرین...
کاش همه جدایی های دنیا اینجوری باشه:/ !!
۹۷/۰۱/۱۵