مسخرگی
صب تصمیم گرفتم امروز با ی دید دیگه برم دانشگا
این شد ک فکر کردم با چه دیدی؟
ی موضوع جذاب! یهو تو ذهنم ایجاد شد و اونم اینکه ب این قضیه فکر کنم ک اگ بخوام ازدواج کنم چجور آدمی رو میپسندم و تصمیم گرفتم هرکی رو ک دیدم آنالیزش کنم ببینم چند درصد ملاک های منو داره!
اولین چهره ای ک دیدم یکی از سال آخری ها بود ک آدمی بس پرو و بی حیاس و همونجا مخم آلارم زد ک عه این چ کوفتی بود!
بعدیش پسری بود عمیقا ارادتمند ب دخترای دانشکده و کلا صمیمی با همه ک من به شخصه رو این موضوع خیلی حساسم و 95 درصد بچه های دانشکده البته این مدلی هستن.
سومی ی آقای محترمی بود ک ی هفته ای میشه انقدر تمیز رفته تو کار ابروهاش ک کنجکاو شدم ببینم آرایشگا کجا رفته ک انقدر کلفت و حالت دار و قرینه براش برداشته! اصن جلوه ی دماغ عملیش دو برابر شده بود! بضی وقتا میگم گناه داشت دختر نشد با ا ین همه ناز و عشوه!
چهارمی یکی دیگه بود ک همش میخواد بگه خیلی بارشه و البته واقعا هم خیلی بارشه و مغرور و پرحرف هم هس.اما بنظرم بیشتر از اونی ک میدونه خودش رو نشون میده.(طفلی سر ارائه اومد تز بده امروز و استاد ضایه ش کرد)
و همینجورررررررررررر پسرهای متعدد دیگری ک هرکدومو نگاه کردم دیدم واقعا حتی50 درصد ملاک های منم نداشتن! نمیدونم من از مریخ اومدم یا پسرا دیگه مرد نیستن یا دانشگاه ما مرد نمیگیره!
آخرین پرده ی نمایش امروز هم توی بخش ارتو بود و من اونجا فهمیدم منشی بخش اونجا همه ی ملاک های من رو داره ولی خب از اونجایی ک حدودا 20 سال بزرگتر از منه فکر کنم من واسه ملاک هام 20 سال دیرتر بدنیا اومدم و مردای اون زمونه انگار مرد بودن:|
ینی واقعا از حدود 70 تا پسری ک تو دانشکده ی ما ول میچرخن شاید 2یا 3 تاشون رو قبول داشته باشم بعنواد مرد! بقیه همه پسربچه هایی ننر و لوس و مغرورن ک فک میکنن از دماغ فیل افتادن و تو اوج خوش تیپی و .... قرار دارن و دخترا باید کشته مردشون باشن! جمع کن بابا بساتتو!!
+ بعضا شنیدم ک میگن دندون پزشکا خیلی مغرورا و ناراحت شدم ولی واقعا راسته:|
+ چقدر زووووووووووود گذشت...هعی ی ماه دیگه پرونده امسالم بسته میشه و میریم سال 5!! من یکی ک هنوز باورم نشده 4 ساله اینجا جون کندم.
+ کاش مامانم با رضایت قلبی بالاخره اجازه بده برم اردو جهادی..... عید رو راضی نمیشد تابستون ک دوماه تعطیله دیگه:( خدایا ب دلش بنداز بذاره برم...