وقتی همه خوابند
کافیه ی شب ادم مجبورشه بیدار بمونه
آنچنان خواب براش لذت بخش میشه ک...
مخصوصا شبای امتحان...
اخ ک اونوقتا ی روحیه خبیث میاد سراغم
ک ازین ب بغد هرکی گف چرا دندون پزشکا فلان
تمام عقده های این شبامو خرجش کنم
خدایا شکرت ک امشب شب امتحان نیست
+ رسیدم ب قسمت شیرین و پر استرس کار
اخ ک چقدر دوس دارم ک باللاخره ب جایی رسیدم ک کار واقعی انجام میدم
ن کارای اولیه ی دستیاری مث تزریق بی حسی و معاینه اولیه و عکس
چقد خوبه ک دگ دستیار نیستم و میتونم ی الواتور دست بگیرم بیفتم ب جون دندون ملت
و هیچکس ب اندازه ی آماتور دندون پزشک لذت در اومدن ی دندون با ریشه ی کاملی ک بشدت کرو داره نمیفهمه
اصن ی جور سند افتخاره
یا ی مولر سه ریشه ای ک هرکدوم از ریشه هاش ی طرف رفتن
خدای من!
هیچوقت انقدر روی لذت دندون کشیدن عمیق نشده بودم
کاش بخش اولم پروتز نبود
خدایا ی مادربزرگ مهربون و با حوصله و منظم با ریج تیپیک نصیبم کن لطفا
ک من اصلا بلد نیستم اعتماد ی پیرمرد هفتاد ساله ی مغرور لجباز غیرهمکار رو جلب کنم!
+باهم حرف زدیم بالاخره! همین آروم ترم کرد...
حتا اگ درحد ی کلمه بوده باشه...
من چ ادم بیخودیم...
خیلی میترسم از خداحافظی توی قهر...
+خداحافظ تابستون
گرچه گوشیمو ازم گرفتی
اموزش رانندگی نشد برم باز
ن درس خوندم ن ب تحقیقم رسیدم
ن مسافرت درست و حسابی رفتم
هر روز تو زیرزمینی حبس بودیم و کل خونه بنایی بود
.
.
.
عوضش دو ماه با مادر زندگی کردم....
چقدر دلم براشون تنگ شده بود
خدا همه مادربزرگارو حفظ کنه