۰۹ آذر ۹۹ ، ۱۵:۲۹
بقول تو forced life
بالاخره با اون درمانگاه جدید برای کار قرارداد بستم. نمیدونم از پس دو شیفت برمیام یا نه ولی دیگه تحمل این احوالات بیهوده رو ندارم.
اگه برم سرکار کمتر فکر میکنم و کمتر توی این حال افسرده غوطه ور میشم.
یه هفته س با فکر اون ssc شب ها خوابم نمیبره. یا امروز یا فردا زنگ میزنم درمانگاه میگم بهش وقت بدن بیاد عوضش کنم. دارم دیوونه میشم از فکرش
+ میخوام پیشنهاد بدم داوطلبانه این بار خودم برم پیشش. من باید با ترس هام مقابله کنم و البته با فرهنگی که بنظرم منطقی نیست!
بپذیر که تو میتونی تنها سفر کنی و هیچ کس جرات نداره به تو آسیب بزنه! حتا اگه چنین مسئله ای هم باشه باز باید بتونی و باید از پس خودت بر بیای!
۹۹/۰۹/۰۹