فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

فیستول

فیستول مسیری است که از درون به بیرون جوانه میزند برای آشکار کردن آنچه نهان است

درباره بلاگ
فیستول

او ته آ رویایی است که واقعی تر از روزگار من است....

بایگانی

۱۷ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۶:۵۸

042.نفس عمیییق

تموم شد!

دیگه نمیذارم کسی ازارم بده!

ی نفس عمیققققققق

۰۷ تیر ۹۵ ، ۲۱:۰۱

041.رفتن کشششششدار

وقتی یکی از عزیزانمو سرزنش میکردم برای اون رفتن کشدارش...

و اینکه تا لحظه ی اخر مث عاشقای جان بر کف بود...

و انگار هرچی طرفش بیشتر ازارش میداد این بیشتر دلبسته میشد..

و حالا خودم کشدار شدم این روزا

با دست و پا پس میزنم و با دلم پیش میکشم

از بدی ادما ب ستوه میام و باز یاد روزای بودنشون دیوونم میکنه

من هیچوقت ب یهویی رفتن عادت نداشتم

با اینکه خیلی وقتا اینجوری بنظر میاد

من ادم خداحافظی های کشدارم

و تا وقتی ک حتا اون کورسوی امید نداشتمم کور نشه دست برنمیدارم

اینم ی جور حماقته ب اسم خدافظی کشدار!

+ حس پرواز دارم.حس کندن.... گرچه تمام این روزا ساعتی حالم و تصمیمم عوض میشد...اما حالا حس میکنم قلبم مطمئنه...قوی شده....

اگ ترس رو بذارم کنار میتونم بپرم! پرواز....پرواز چیزیه ک نجاتم میده!

۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۴:۴۵

40.شر و ور

باید بپذیری ک گاهی تنها هیچی!

شاید هم همیشه هیچ بوده ای

زندگی کردن را بیاموز ساحل عزیزم!

گاهی جایگاهت در اولویت آدم ها انقدر پایین است,

ک هیچگاه ب اندازه کوچکترین دغدغه هایشان هم نمیشوی!

حالا هی بنشین شر و ور بباف!

۰۶ تیر ۹۵ ، ۰۴:۵۸

039.سنگ صبور

خسته م کردن اطرافیانم...

عمرم رو خرج کسانی کردم ک یکی یکی با یه بهونه...

میگم ب درک

میگم برام مهم نیس

میگم پشت سرشم نگاه نکنه

ولی فقط خدا حالمو میدونه...

حالم از دوستا و دوستیای الکی

از قلب سنگ و بی ملاحظه ی هممون...

از نامردی.

فقط خدا میداند....

+ سنگ صبور

وقتی کسی تمام استرس ها و بی خوابی ها و هزارتا کوفت و زهرمارشو با ی بهونه الکی سر ادم خالی میکنه و وسط خیابون شروع میکنه ب داد و بیداد....

و وقتی از قضا اون فرد رو خیلی قبولش داشته باشی و ازش انتظار نداشته باشی....

وفتی حتا نتونی بری ب یکی چغلیشو بکنی چون خیر سرت تصمیم گرفتی غیبت نکنی مثلن...

فقط دلت میشکنه! ن ک سالم بوده باشه ها...ن!

اخه دل و دماغی نداشتم ک کسی بخواد اینجوری لگدمالش هم بکنه....

و نمیفهمه تنهایی ی ادم توی خوابگاه رو با تمام استرس هایی ک بهش وارد میشه اونم توی اواسط امتحانات و روزه داری....

فقط ادم میمونه این دل گرفتشو ک ظرفیتش خیلی وقته پر شده چکار کنه....

وقتی حتا حوصله ی اشک ریختنم نداره دیگه....

دلم خیلی پره....خیلی

+ بختم ار یار شود رختم ازینجا ببرم

۰۵ تیر ۹۵ ، ۰۴:۲۸

037.سرد. سرد. سرد.

سردم است.....سرد. سرد. سرد.

عصر یخبندان ک میگویند یعنی همین!

همین سرمای لعنتی ک ریشه ام را هم میخشکاند

سردم است....سرد. سرد. سرد.

+این ده روزم بگذره بعضیا رو نبینم کمتر حرص بخورم

+ شهامت داشته باش! دل اتیش گرمتر از این یخبندونه اسیریه!

۰۱ تیر ۹۵ ، ۰۷:۲۵

036.خواب خوبه

چرا من نمیتونم بخوابم؟

دلم خواب شب میخواد.چقد خوبه....

+حالا ن ک همیشه سر شب خواب بودم